تمام حرف های نگفته ام

خاااااک بر سر من!!!

خاک برسر من که شک دارم و دو دل هستم برای ادامه کارای مهاجرتم!!

لعنت بهت سروناز!! که زانوهات لرزید... ترسیدی...

برو احمق...

با حرفایی که دیروز شنیدی...

کی باید گم شه؟! من؟؟؟ یا تو؟؟!!!!!!!!

که معلوم نیست وقتی مادرت میرفت طویله زیر کدوم خر و گاوی خوابیده که تو رو حامله شده... تخم حروم... با اون قیافه کیریت...

+ تاريخ جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ساعت 0:29 نويسنده سروناز |