تمام حرف های نگفته ام

اونقدر درد و غم زیاد شده که واقعا هیچ حرفی برای گفتن نیست... هیچ‌ چیزی برای به اشتراک گذاشتن نیست...

هیچ وقت نمیتونستم فکرشو بکنم که به روزی اینجوری بشیم... که از در و دیوار برامون بباره... 

شنبه امتحان زبان داشتم، امتحان شفاهی، قرار بود دوشنبه امتحان کتبی بدیم و این ترم تموم بشه... اما تا اطلاع ثانوی تعطیل هستیم...

و‌من روز به روز بیشتر دارم زبان آلمانی رو فراموش میکنم... هییییییییییچ انگیزه‌ای هم برای خوندن و‌ مرور ندارم...

خدایاااا!!!....

آلمان نرفته از این دنیا نرم... کنسرت ابی نرفته از دنیا نرم...

+ تاريخ شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ساعت 1:35 نويسنده سروناز |