امروز ظهر ساعت دو و نیم رفتم خونه مامانجونم تا چهار و نیم
وقتی برگشتم خونه نمیدونم چرا حالم خوب شده بود!!!!
خلاصه که این چند روز تا تونستم اینجا نوشتم و نوشتم و نوشتم... تا اینکه آروم شدم...
برم پی کارم چند روز...
کمتر انرژی منفیمو پخش کنم تو دنیا، کمتر به شما انرژی منفی بدم
چیزایی که نوشتم شاید اغراق آمیز بوده باشن، چون به شدت خراب بودم از نظر روحی، اما واقعیت زندگیم همینه...