بیشتر از پنج سال میگذره!!!!!!
از اولین پستم توی این وبلاگ!!!
خدایی الان که مرور میکنم. دریغ از حتی یه روز، بخدا یه روزی که خوشحال و شاد باشم، روح و روان و جسمم شاااااد باشه، نمیذارن. خونوادهمو میگما!...
نمیذارن...
اگه یه روزی تونستم و موفق شدم از این خونه برم، سعی میکنم کمترین ارتباطو با اهالی این خونه داشته باشم، چون هیچ توجه و محبتی از سمتشون دریافت نکردم...
مهلکترین ضربههایی که آدم میخوره میدونید از کیه؟؟؟ از خانواده، از مااااااادر...
همین